ازکلام زخرفی آیدبه زیبایی کلام
ازطبیعت رنگ وبویش ازکلام زیب کلام
هروجودی می شودتزیین زیبایی براو
نام زیبایی آن زخرف است برسوی او
گرمزخرف گویدش پرت وبلاست
چون به زخرف می رسی زینتش درانتهاست
می خورداویک قسم برمحکم کارش مدام
چون بگویدعربیست یعنی فصیح است این کلام
گرتفکرمی کنی حاصل ترادانش شود
دانش ارباشدعمل آن تعقل می شود
مشرکان راگربپرسی خالق عالم زکیست
برتوگویندخالقش باشدعزیزوابدیست
اوفرستدآب رادرقدرخود
آنچه مرده می کندزنده به جود
اوتوان داده که دردریاودرخشکی رویم
اومنزه باشدوبایدبه سبحانش رویم
خالق است واومربی میرویم سویش به جد
قدسیان هم رهرویست وآرزوداردبه جد